پرسش :

اين پرسش در مورد شبيه سازى به شيوه همسان طلبى است. پس از آن كه نطفه تكثير شده خارج گرديد و چهار نطفه جديد، دست يافتنى شد و به عنوان مثال يكى از آنها در رحم زنى قرار گرفت و كودكى تولد يافت و سه نطفه ديگر در انجماد بسيار بالا قرار گرفت و پس از آن كه اين كودك پديدآمده ـ مثلاً ـ شصت ساله شد، نطفه ديگرى از نطفه هاى باقيمانده، در رحم زنى قرار گيرد وفرزندى متولد شود و به ده سالگى برسد، در اين هنگام يكى از اعضاى بدن فرد نخست ـ يعنى فرد هفتادساله ـ به بيمارى سرطان ناشى از وراثت دچار گردد و پزشكان آگاهى داشته باشند كه كودك نيز سرنوشتى نظير او خواهد داشت، آيا اين پزشكان مى توانند بر روى يكى از اعضاى بدن اين كودك عملِ جراحى انجام دهند؛ به اين نحو كه بدون اجازه كودك يا وليّ او و بى آن كه اكنون به بيمارى مبتلا باشد، عضو همسانى را كه نظير آن مبتلاى به سرطان شده، از بين ببرند؟ فرضِ پرسش اين است: كودكِ نخستى كه هفتادساله شده و كودكِ دوّمى كه سنّ او به ده سال رسيده است، از كليه جهات و ويژگى هاى وراثتى نظير يكديگر باشند؛ به گونه اى كه مشخص شود اين تشابه، موجب مبتلا شدن كودكِ خردسال نيز در هفتادسالگى به سرطان وراثتى خواهدشد.


شرح پرسش :
پاسخ :
پاسخ قطعى و روشن اين است كه كودكِ خردسال، خود انسانى مستقل است و اين موجب مى شود وى به سرنوشت مرد بالغ ديگرى دچار شود تا در حكم، تابع او گردد؛ بلكه او مانند ديگر كودكانِ خردسالى است كه مشخص مى شود در آينده به بيمارى سرطان غير وراثتى مبتلا خواهند شد. بديهى است كه هر فردى داراى احترام است و بدنش نيز محترم است و هيچ كس نمى تواند با قطع كردن و ايجاد زخم در عضوى از اعضاى وى، بدون اجازه وليّ او، در بدنش تصرف نمايد؛ حتى اگر كودك هم اكنون سالم باشد، وليّ او نبايد نظر به اين كه عضو ياد شده چندين سال بعد دچار سرطان مى شود، اجازه دهد عضو بدن كودك را قطع كنند؛ زيرا بريدن اين عضو، آسيب رساندنِ به ديگرى محسوب مى شود و اگر در بريدن اين عضو، هدفى عقلايى مطرح نباشد، بريدن آن حرام خواهد بود؛ بلكه اگر فرض شود چنين وضعيتى براى اين كودك در بزرگى رخ دهد، اجازه خودش نيز بر قطع عضو بدنش ـ در فرض ياد شده ـ حرام است؛ چون هدفى عقلايى بر آن ترتّب نيافته است.
از همين مطلب مشخص مى شود كه شبيه سازى اگر به شيوه سنّتى باشد و ـ مثلاً ـ سلولى از بدن انسانى بزرگسال و شصت ساله گرفته شود و جايگزين هسته تخمك زنى كه هسته تخمكش تخليه شده، گردد و پس از تولدِ كودك و رسيدن به ده سالگى، در يكى از اعضاى بدن آن فرد بزرگسال، بيمارى به وجود آيد و ـ مثلاً ـ به سرطان ناشى از وراثت دچار شود و فرض اين است كه اينها هر دو، در ويژگى هاى وراثتى شبيه يكديگرند، به گونه اى كه پى برده مى شود پس از شصت سال همان عضو از كودك خردسال نيز به سرطان ناشى از وراثت مبتلا خواهد گشت، در اين جا نيز نمى توان آن عضو كودك را بدون اجازه خودش و وليّ او قطع نمود؛ بلكه با بيانى كه ارائه داديم، هر گاه به حد بلوغ نيز برسد، خودش و وليّ او نمى توانند اجازه قطع آن عضو را بدهند.
منبع: www.lawnet.ir